رسته‌ها
خدمات متقابل ایران و اسلام
امتیاز دهید
5 / 3.3
با 104 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3.3
با 104 رای
این کتاب از آثار ابتکاری و در نوع خود از شاهکارهای استاد مطهری محسوب می شود. بدون هیچگونه توضیحی فهرست مختصری از مطالب کتاب را با هم مرور می کنیم که خود، گویای مطلب است:
اسلام از نظر ملیت ایرانی، ملت پرستی در عصر حاضر.
تعصبات ملی، خدمات ایرانیان به اسلام.
زبان فارسی، مذهب تشیع.
غلبه ی اسلام بر تعصبات، خدمات اسلام به ایرانیان.
اظهار نظرها، آیین زردشتی دین رسمی کشور.
ثنویت زردشتی، نظام اجتماعی خانوداگی، اخلاق زردشتی.
تعلیم و تعلم زنان، کتابسوزی ایران و مصر.
کارنامه ی اسلام در ایران. ذوق و صنعت.
تمدن اسلام.صمیمیت و اخلاص.
اسلام در کشمیر و چین و ... نخستین حوزه ی علمیه.
آغاز تدوین و تالیف عرفان و تصوف تا طبقه نهم.
فقه و فقاهت، ادبیات، کلام، فلسفه و حکمت.
طبقات مختلف دانشمندان تا طبقه ی سی و سوم.
دو قرن سکوت!

این کتاب پیشتر به صورت تایپ شده در سایت قرار گرفته بود.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
748
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی خدمات متقابل ایران و اسلام

تعداد دیدگاه‌ها:
63
متاسفانه برخی از افرادی که اینجا نظر داده اند اصلا کتاب را نخوانده اند و صرفا به خاطر نام ( خدمت اسلام به ایران) علیه آن جبهه گرفته اند . اگر بخواهیم بی طرفانه به مسئله ورود اسلام به ایران اشاره کنیم باید گفت این هم موضوع مانند هر موضوع دیگری پیامد های مثبت و منفی خود را داشته است . برای مثال از پیامد های منفی اش میتوان به نابودی حکومت ایران و اشغال ایران و زوال فرهنگ و زبان ایرانی اشاره کرد. از پیامد های مثبت آن هم میتوان به برچیده شدن اختلاف طبقاتی ، ظهور دانشمندان و ادیبان فراوان و برچیده شدن برخی از خرافات زرتشتی مانند احکام زن حائض و چند همسری بی قید و بند و ازدواج با محارم و ... اشاره کرد . گرچه در زمان خلفای دوم و سوم و حکام بنی امیه تبعیض هایی علیه ایرانیان وجود داشت ولیکن آن قوانین طبقاتی که تحصیل علم را مجاز نداند برداشته شده بود و همین موجب ظهور دانشمندان بزرگ شد . و این پرسش که آیا اسلام نقشی در ظهور دانشمندان داشته یا نه بسیار مهم است . در احادیث فراوانی از پیامبر اسلام نقل شده حکمت را هر کجا دیدید فراگیرید و حتی آن را از مشرک اخذ کنید . خب نمیتوان منکر شد که امثال این سخنان بی تاثیر بوده است . خدمت نژادپرستان و عرب ستیزان گرامی عرض میکنم جناب مطهری در این کتاب هرگز در صدد دفاع از اعراب نبوده بلکه همانطور که از نام کتاب پیداست از خدمات * اسلام* به ایران سخن گفته است
نکته ای هست که می خواهم سربسته از آن سخن بگویم . من از ایرانپرستان هستم . با اینهمه همیشه کتاب های ایران ستیزان را هم می خوانم . باید هم بخوانم که اگر نخوانم ، راستی ها بر من روشن نخواهند شد . پیش از این کتاب کتابسوزان در ایران و مصر جناب آقای مطهری را خواندم . شوربختانه آن کتاب را سفسطه و مغلطه بافتم تا مستند و منطقی . برای نمونه جناب آقای مطهری در رد نوشته ابن خلدون ، که کتابسوزی مسلمانان را تایید کرده بود ، نوشته اند که چون ابن خلدون این مطلب را در مقدمه کتاب خود ذکر کرده است ، پس نمی توان برای آن اعتباری قائل شد ! تو خود حدیث مفصل خوان از این مجمل . بهرحال ، پس از چندین بار خواندن کتاب دو قرن سکوت شادروان زرینکوب ، اکنون به دانلود این کتاب پرداخته ام و این کتاب را هم خواهم خواند . خواندن کتاب هایی که با باورهای ما سازگار نیستند ما را بسوی راستی ها رهنمون خواهد ساخت . اگر آن کتاب ناسازگار با اندیشه ما ، درست باشد ، ما را از گمراهی بدر خواهد آورد و اگر چون کتاب کتابسوزان آقای مطهری باشد ، ما را در باورهای ایرانپرستانه خود ، استوارتر خواهد کرد . ایران پاینده باد .
ما امیدواریم که شما را روزی در کسوت حق پرستی ببینیم.
به نظر می رسد منظور مرحوم مطهری، تاکید روی فاصله ۷، ۸ قرنی ابن خلدون با واقعه بوده باشد، چرا که تا قرن هفتم، کسی به کتابسوزی اشاره نکرد. به هر حال مطمئنا کسی که کتاب دو قرن سکوت برایش راحت الهضم باشد، روحیه اخباری گری بالایی دارد و کلنجار رفتن با کتاب خدمات متقابل ایران و اسلام، قدری عجیب می نماید.
هنگامی که بیابانیان به ایران تاختند و آن را فروگرفتند، دو گونه از مردم باج می ستاندند، یکی "جزیة" نام داشت که تازی گشته واژه "گزیت" بوده است که در پارسی میانه به کار برده می شد (در لغتنامه دهخدا "جزیة" را جستجو کنید) و دیگری "خراج" که تازی گشته واژه پارسی "خَراچ" بود (در فرهنگ پهلوی، نوشته بهرام فره وشی، "خراج" را جستجو کنید). نخستین گونه اش ویژه کسانی بود که هنوز مسلمان نشده بودند و دومی هم ویژه زمین هایی بود که در جنگ بدست تازیان فتاده بود. جدای "غنیمت" هایی که گرفته بودند، می بینیم درون آمدن اسلام به ایران تا چه اندازه برای مردم ایران پربها بوده است، سودها و بهره های "اجتماعی" بودن اسلام را هم امروزه در ایران می بینیم، به درستی که "اجتماعیت" اسلام برای ایران بسیار سودمند بوده است :D کنون اگر کسی گواهی دارد که "اسلام" توانست طاهریان را بهبودبخش تبوکهای پایین کند، نه آن که خودشان "ایرانی" و "دهگان" یا کشاورز بودند، بنده از خواندنش خرسند خواهم شد.
متاسفانه اغلب افرادی در حال پیگیری و ابراز دیدگاه های خود در خصوص این کتاب هستند در خصوص نویسنده کتاب نظر داده اند و یا به طور کامل به بیراهه رفته اند. بدون شک بعد از بررسی نوشته های بزرگان تاریخ صدر اسلام در ایران همچون مایکل مورونی ، پاتریشیان کرون و ....... ساراساوانت متوجه میشویم که ایرانیان و فرهنگ و سوابق انها در امور مالی و نظامی و .. در بسط دین اسلام تاثیر بسیاری داشته اند از آن سو دین اسلام و نوع اجتماعی بودن آن نیز البته در سده دوم اسلامی به بعد وضعیت ایرانیان بخصوص طبقات پایین را بهبود بخشیده است
لابد خیزش های پی در پی موالی و یا خیزش سندباد ، استادسیس ، بابک ، مازیار ، ابن مقنع و ... هم در راستای همین بهبودی طبقات پایین رخ داده است !
[quote='agha sohrab']نقل قول از نرگس:اکانت nikdoost به دلیل توهین و اهانت به سایر کاربران مسدود شد.
از دوستان خواهشمندیم به دور از هرگونه توهین و جنجال بحث را پیرامون موضوع کتاب پیگیری کنند.
با تشکر
با سلام و تشکر از عنایت و توحه بانو نرگس ناظر محترم کتابناک به حفظ حقوق اعضاو نظر دهندگان ومحتویات دیدگاهها که منحر به مسدود شدن اکانت برادر! نیکدوس گردید به پیشنهاد و نظر بنده لطفا با عنایت به این عرایض اکانت این برادر باز و ما کماکان از نظرات ویژه ! ایشان مستفیض گردیم ایشان از افراد بسیار قدیمی و علاقمند به کتابناک و مباحثه بوده در راستای اعتقادات به نظر من اشتباهش گاها زبان تند و تیزی دارد که برای من به شخصه جالب است و گاهی هم میخندم - والا خودش کاملا بی آزار است چونکه کتابخوان مطالعه گر و کتابناکیست - بگذاریم هر چه میخواهد بگوید اگر من مسول بودم آزادی گفتار تا 99 درصد به شخص فقط ایشان اعطا میکردم جون آدم جالبی هم هست و باعث رونق مباحثه و مشارکت در کتابناک میشود با وجودیکه خود من 2 بار از فحش و تهدیدات آنچنانیش بهره مند گشتم و صابونش به تن من هم خورد - عیب ندارد فضا مجازیست دیگر !!بدل نمیگیریم در برابر دیدگاههای شیرین وترش و ملسش -در اکانت فبلیش هم که متاسفانه مسدود گردید من از بانو هانیه خواهش کردم که رفع مسدودیت بگردد که گردید و سپس اندکی بعد دوباره بلوکه دایم شد!به نظرم کتابناک و ما نباید چون گروه و جماعت تمامیت خواه و فاشیست صدای کسی را برای همیشه ببریم! همین چند روز محرومیت برای تنبهش کافیست .! همجون روالی که مثلا در تلگرام و... جاریست. این برادر در نوع خود پدیده ایست بی مثال و بدیل صدایش را نبریم و از اعضای فرهیخته هم تقاضای سعه صدر بیشتر دارم . بودنش منفعت دارد!! ادم مطالعه گریست فقط راه و مرامش به نظرم صد در صد وارونه و اشنباه است = امیدوارم این پیشنهادم مقبول کتابناک افتد و اصلا مسودیت حساب دایم و ابدی نداشته باشیم و چند روزه کافی باشد!- با تشکر!![/quote]
سلام
این دفعه اولی نیست که اکانت ایشون به دلیل توهین به دیگران بسته میشه. فکر می کنم پروفایل پنجمشون باشه! و اینکه اگر قرار به متنبه شدن بود، همون بار اول باید متوجه میشدن.
کسی با بحث کردن مشکلی نداره اما توهین و تحقیر دیگران جرئی از روال عادی دیدگاه گذاشتن این آقا هست.
همونطور که شما می خواهید که پروفایل ایشون باز بشه، روزانه ایمیل های زیادی هم مبنی بر مسدود شدن پروفایل این قبیل افراد دریافت می کنیم. دیدگاه در صورتی مفید هست که درست بیان بشه.
لطفا دیگه در این مورد دیدگاهی گذاشته نشه و همونطور که ناظر محترم گفتن، بحث پیرامون موضوع کتاب پیگیری بشه.
ممنون از شما
[quote='نرگس']اکانت nikdoost به دلیل توهین و اهانت به سایر کاربران مسدود شد.
از دوستان خواهشمندیم به دور از هرگونه توهین و جنجال بحث را پیرامون موضوع کتاب پیگیری کنند.
با تشکر[/quote]
با سلام و تشکر از عنایت و توحه بانو نرگس ناظر محترم کتابناک به حفظ حقوق اعضاو نظر دهندگان ومحتویات دیدگاهها که منحر به مسدود شدن اکانت برادر! نیکدوس گردید به پیشنهاد و نظر بنده لطفا با عنایت به این عرایض اکانت این برادر باز و ما کماکان از نظرات ویژه ! ایشان مستفیض گردیم ایشان از افراد بسیار قدیمی و علاقمند به کتابناک و مباحثه بوده در راستای اعتقادات به نظر من اشتباهش گاها زبان تند و تیزی دارد که برای من به شخصه جالب است و گاهی هم میخندم - والا خودش کاملا بی آزار است چونکه کتابخوان مطالعه گر و کتابناکیست - بگذاریم هر چه میخواهد بگوید اگر من مسول بودم آزادی گفتار تا 99 درصد به شخص فقط ایشان اعطا میکردم جون آدم جالبی هم هست و باعث رونق مباحثه و مشارکت در کتابناک میشود با وجودیکه خود من 2 بار از فحش و تهدیدات آنچنانیش بهره مند گشتم و صابونش به تن من هم خورد - عیب ندارد فضا مجازیست دیگر !!بدل نمیگیریم در برابر دیدگاههای شیرین وترش و ملسش -در اکانت فبلیش هم که متاسفانه مسدود گردید من از بانو هانیه خواهش کردم که رفع مسدودیت بگردد که گردید و سپس اندکی بعد دوباره بلوکه دایم شد!به نظرم کتابناک و ما نباید چون گروه و جماعت تمامیت خواه و فاشیست صدای کسی را برای همیشه ببریم! همین چند روز محرومیت برای تنبهش کافیست .! همجون روالی که مثلا در تلگرام و... جاریست. این برادر در نوع خود پدیده ایست بی مثال و بدیل صدایش را نبریم و از اعضای فرهیخته هم تقاضای سعه صدر بیشتر دارم . بودنش منفعت دارد!! ادم مطالعه گریست فقط راه و مرامش به نظرم صد در صد وارونه و اشنباه است = امیدوارم این پیشنهادم مقبول کتابناک افتد و اصلا مسودیت حساب دایم و ابدی نداشته باشیم و چند روزه کافی باشد!- با تشکر!!
[quote='Jeremiah']واژه "جیش" تا آنجا که به یاد دارم در قرآن که بارها به جنگ میان میان بت پرستان و مسلمانان نُمار کرده است، آورده نشده است.[/quote]
در دیدگاه پیش بخشی از سخنانم را بریدم و ناگهان ناخواسته بخش پیشین این گزاره را پاک کردم، پس اکنون آن را سراسر با افزودن آشکارسازی های دگر می آورم تا مبادا کسی خودش را به کوچه علی چپ بزند:
عسکر تازی گشته واژه لشکر است، جند هم که در قرآن آمده معرب واژه پارسی گوند Gund است (در فرهنگ پهلوی، نوشته بهرام فره وشی، واژه لشکر را بجویید). واژه "جیش" تا آنجا که به یاد دارم در قرآن که بارها به جنگ میان میان بت پرستان و مسلمانان نُمار کرده است، آورده نشده است. این نشان می دهد تازیان لشکری و نالشکری نمی شناختند و بیشترشان جنگاور بودند. این را هم بگویم "هنر رزمی" امروزه به ورزش هایی که از خاور دور سر چشمه گرفته اند، مانند کونگ فو، کاراته ... ، می گویند. "هنر رزم آوری" یا "هنر رزمندگی" بهتر است. گویا شما می خواستید لشکرآرایی بگویید.
20 سال کم است؟ آلمان نازی بالای فرانسه را در دوازده روز گرفت. پیش از نبرده حیره نبردهای دیگر هم بود، تازه پس از مرگ یزدگرد بازهم گرفتن بخش های خاوری و بالایی ایران تا زمان امویان دنباله داشت. در سخنانتان پارادَخش یا پارادوکس هست، زیرا تازیان را اندک می شمرید سپس بنده برای "یک مشت" خواندنشان بازخواست می کنید. تازیان جنگی اندک نبودند. این را در دید داشته باشید تازیان از برای جنگ های قبیله ای گوناگون در میان خودشان، بیشتر مردانشان شمشیرزن بوده اند، این تا به جایی بود که قرآن جهاد با بت پرستان را برای همگان در آن زمان بایسته و واجب کرده بود. با این روی ایرانیان که دارای شهرنشینی بودند، همه شان مرد جنگی نبودند، بسیاری به پیشه های دیگر می پرداختند. واژه "جیش" تا آنجا که به یاد دارم در قرآن که بارها به جنگ میان میان بت پرستان و مسلمانان نُمار کرده است، آورده نشده است. اکنون هم که پرسش درباره مغولان پاسختان را داد، گویید نمی دانم! بنده از پرسشهای شما برداشت کردم که می خواهید این را برسانید که تازیان از برای مسلمان بودنشان چنین نیرویی گرفته بودند، بنده هم در وازدن سخنتان مغولان را که همانند تازیان در جای "سخت زیست" زندگی می کردند و خویی درشت و جنگنده با فرهنگی کم داشتند را نمونه آوردم.
« هنر رزمی؟ فیلم است؟ اگر ... » 1 ـ هنر ( هو + نر ) به معنایی توانایی جنگ و رزم بود و در شاهنامه فردوسی ، توانایی اکتسابی تعریف شده : « هنر آن که آموزی از هر کسی / بکوشی و بپیچی ز رنجش بسی » . امروزه هنر به معنای گسترده تری به کار می رود . بر این مبنا ، مشخص کردن نوع هنر ناروا نیست . ( چه ربطی به فیلم دارد ؟! ) 2 ـ از تصرف حیره تا مرگ یزدگرد حدود 20 سال ، جنگ های متعدد رخ داد . شکست در این جنگ ها را با توجه به این که « ایرانیان » بسی بیشتر از « تازیان » و در جنگاوری توانمند بودند ، نمی شود با انگاره « مشتی سوسمار خور » تبیین کرد . 3 ـ « اگر می اندیشید از برای مسلمان بودنشان بود، مغولان که همانند آنها خوی و خیمی ناشایست داشتند و بیش از هر کسی گشودند و رو دست تازیان زدند چرا دینی از دین های ابراهیمی نداشتند؟ » معنی پرسش تان را درنیافتم !
هنر رزمی؟ فیلم است؟ اگر مردم ایران در برابر آنها نایستادند، نبرد الیس، نبرد انبار، نبرد پل، نبرد تیسفون، نبرد جلولا ، نبرد حیره، نبرد رودخانه، نبرد زنجیر، نبرد عین‌التمر، نبرد قادسیه، نبرد شوشتر، نبرد نهاوند، نبرد ولجه در داستانها بازگو شده است؟ به جای آن که گفته های پامنبری مطهری را که در مغزتان فرو کرده اند، همین جا غرغره کنید، سنجیده سخن بگویید. تنها حجازیان به ایران یورش نبردند، اگر درست به یاد داشته باشم، مردم یمن و عمان و برخی از تازیان عراق هم در آن جنگ بودند. (بگذریم برخی از ایرانیان از برای آنکه جزیه ندهند به دشمن پیوستند) خود ایران هم چَپیره بسیاری ندارد، با گستره بسیاری که دارد شمار مردمش با ترکیه کمابیش یکسان و از موداریه (مصر) کمتر است. ایران از برای جنگ های بسیار با روم، شورش های درونی، مانند جنبش مزدکیان، سست گشته بود. اگر می اندیشید از برای مسلمان بودنشان بود، مغولان که همانند آنها خوی و خیمی ناشایست داشتند و بیش از هر کسی گشودند و رو دست تازیان زدند چرا دینی از دین های ابراهیمی نداشتند؟
خدمات متقابل ایران و اسلام
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک